شب قدر شب نعمت و رحمت فراوان خدا برای بندگانش در روی زمین است. خداوند متعال گناهان بندگانش را می آمرزد و دعا را قبول می کند. خدا از فرشتگان خواسته تا این فرمان را همان طور که دستور دارند انجام دهند.

در فرهنگ غنی اسلام، همه چیز را با معیارهای الهی می‌سنجند و بر همین اساس قرآن در مورد شب قدر می‌فرماید: «لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْر» در دعای ۴۴ صحیفه سجادیه نیز می‌خوانیم: «(عبادت و بندگی در) شبی از شب‌های آن، آن را برابر با (عبادت در) شب‌های هزار ماه قرار داد (چون خیرات و برکات و سودهای دینی و دنیوی در آن است) و آن را شب قدر نامید».

کانال ویهان سیر 📢

https://eitaa.com/vihancharter

دوستان گرامی سلام. پس ازسی سال خدمت در آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم کشور ایران عزیز درمهرماه 94 باز نشسته شدم وبا راه اندازی شرکت جهانگردی و سیاحتی مشغول انجام وظیفه درانجام  تورهای زیارتی عتبات عالیات و مکان های دیدنی کشور شدم. هم اکنون که این مطالب را می نگارم 27 تیرماه 1401هست ودر طی این مدت چندین تور زیارتی و سیاحتی را انجام دادم.حال  بیاری حق تصمیم گرفتم ماهانه باز مطالب خوب فرهنگی مذهبی  و تورهایی را که انجام مید هم در وبلاگم ثبت نمایم تا مورد استفاده دوستان قرار گیرد.یاحق

شما برای مشاهده یک واحد تبلیغاتی تبلیغی پول دریافت خواهید کرد. در حال حاضر، هزینه مشاهده 10 سنت است. مرور تبلیغات در حساب شما پس از ثبت نام انجام می شود. همچنین، شما قادر به جذب ارجاع (دیگر کارکنان) هستید، 50٪ از درآمد خود را دریافت خواهید کرد. یک لینک ارجاع در حساب شما موجود است.
 
چگونگی جذب مرجع؟

این کاملا آسان است! راه های زیادی وجود دارد. به احتمال زیاد، شما در شبکه های اجتماعی (فیس بوک، Google+ و غیره) ثبت نام کرده اید و دوستان خود را در آنجا داشته اید. شما می توانید با جذب  زیر مجموعه می توانیدد رآمد خود رابه طور قابل توجهی افزایش دهید. شما می توانید یک پیوند به دوستان خود را از طریق اس ام اس یا ایمیل یا از طریق پیام خصوصی در شبکه های اجتماعی ارسال کنید.
 
چقدر می توانم درآمد کسب کنم؟

درآمد شما عملا نامحدود است و بستگی به میزان وقت شما در مقابل رایانه، تعداد واحدهای تبلیغی مشاهده شده و تعداد ارجاعات جذب شده دارد. بنابراین، اگر 2-3 ساعت در روز در محل کار بگذرانید، میتوانید حدود 1000 واحد را مشاهده کنید و درآمد 100 دلار در روز یا 3000 دلار در هر ماه باشد.
50 کارمند موفق برای روز قبل
 
چگونه می توانم پول بگیرم؟

پول از سیستم می تواند به کارت پلاستیکی هر بانک، پی پال یا دیگر سیستم های پرداخت معمول (Western Union و غیره) ویا حساب بانکی شما ایران برداشته شود. درخواست برداشت در عرض یک روز کاری به طور متوسط ​​پردازش می شود.واقعا حقیقت دارد.کافیست بدون هزینه ای ثبت نام وامتحان کنید.

لینک ثبت نام

https://ozmoney.icu/1616834964740/

https://ref.adbtc.top/873132

کاش آدمها قبل از آمدنشان تمرین ماندن کنند 
بیایند که بماند نه اینکه بعد از مدتی دل را به رفتن زین کنند و دور شوند از آن همه بودن و ماندن،به خیال خود رفته اند و ردپای از خود جا نگذاشته، اما نمی دانند هنوز گرمای حضور و عطر خوش بودنشان هنوز در لحظه هایمان پراکنده است و هر چیزی می تواند یادآور نبودنشان باشد ..
مثل پلی کردن موزیکی که مارا یاد آن رفته ای می اندازد که حس خوب بودنش را در تک تک نُتها جا انداخته..
اصلا شما بگویید مگر دنیا بدون زمینش
روز بدون خورشیدش
شب بدون ماهش
ماهی بدون دریا 
خار بدون گُلش،
موسیقی بدون نُت 
باران بدون ابر
دل بدون دلدارش میشود ..
نمی دانم ،نمی دانم چرا در هر حالی که باشی نبودنها به تو چشمک می اندازند و خود را ب رخ می کشد..
کاش آدم ماندن بودیم ،می ماندیم و دل را از رفتنهای یهویی ب لرزه در نمی آوردیم..

ای کاش قبل رفتنهایتان همه بودن یک نفر را با خود به تاراج نبرید،
بودنی ک ب لبخند،نگاه،عشق،خاطره و ...بسته است ،،وقتی بروی همه آنها را باتو روانه خواهد کرد تا شاید دوباره روزی ب بهانه پس دادنشان برگردد و دوباره آوای خوش ماندن را برایش بخواند..
بیایید ،بیایید قبل از آمدنمان تمرین ماندن کنیم.

آدم و چه اسم با مسمائی 
تصمیم گرفت عشق را برگزیند نه چون فرشتگان که مطیع امرند و عاقلان درگاهند. 
برای همین آدمی شد اشرف مخلوقات ، چون عشق را می فهمد و می پردازدش.
تنها پاسخ در چرائی که می توان به ذات مقدس خدا در علت خلقت عالم و آدم پنداشت... عشق است. 
هر چند ما را به کنه و غایت امر او راهی نباشد .
حالا که آدم انتخابش را کرده بود باید راه بازگشت را البته در تکاملش بسوی خدا می پیمود. 
توبه الی الله بمعنای حرکت به سوی معشوق و وصال الهی.
و او روی زمین مراحل وصال را طی کرد. 

وصال ظاهری خیلی مهم و سخت است اما وصال جان و روح و یکی شدن از مراحل بعد از آن بوده و زمان می طلبد همین طور فراز و نشیب ها و نهایتا تا به خدا وصل نشود اعتباری ندارد.

خدا از زمانی که بدنیا می آیی تو را عاشق خودت یا اطرافت و پدر و مادر و همسر و فرزند و مال و مقام و زمین و زمان و هر آنچه در فکر آید ، می کند.
بعد اگر توانستی راه عشق را درست و واقعی و جانانه بپیمائی کم کم زوال می دهد عشقت را در برابر چشمانت تا به بلوغ برساند جانت را و به خودش ملحقت کند. 
و از تو فقط نوری بماند که همان دمی از روح خودش است بحکم 
و نفخت فیه من روحی... 
و خوشا که اگر عشقت از اشرف مخلوقات باشد.
او هم با تو جاودانه الهی می شود .
انتخاب آدم به همراه حوا پیمودن راه تکامل بود.
و عشق آغاز شد.
همان عشقی که افتادش مشکلها ...

نویسنده قاسم رندی

        پدر، واژه ای سه حرفی، اما دارای معنایی ژرف که تعلیم و تربیت را به تاسی از اهل بیت (ع) با اندیشه و عمل برای فرزندان معنا می کند که می توان از آن به عنوان اولین معلم مدرسه عشق، معرفت و زندگی یاد کرد که تا ابد برایت می ماند.

            

فرق نمی کند ثروتمند باشد یا فقیر، زیبا یا زشت، تحصیلکرده یا بی سواد مهم اینست که بهره ای از معرفت و انسانیت داشته و آن را با بهره گیری از تعالیم اسلامی به فرزندان و جامعه خود ارزانی کند.
آری؛ پدر در هر شغل و در هر سطحی هم باشد، تکیه گاه امنی است که فرزندان در پناه و حریم او آرامش می یابند.
پدر، قهرمان و مظهر قدرتی است که رهایی از مشکلات و مصونیت از خطرات با وجود او معنی می یابد.
پدر آن مردی است که قد خمیده و دستان چروکیده اش، تحمل رنج ها و سختی ها را برای لقمه ای حلال و تربیت صحیح حکایت می کند تا همسر و فرزندانش در سایه او آسایش و امنیت داشته باشند و از این طریق تلاش و درستکاری را به فرزندان خود می آموزد.
امروز پدرانی را می شناسم که برای آرامش و آسایش فرزندانشان برغم مشکلات حاد مالی در زندگی کم نیاوردند؛ اما به لطف برخی بی مهری ها در جامعه و فرزندانشان یا در گوشه آسایشگاه ها و یا در زندان و تخت های بیمارستان تنهای تنها هستند و گاه که کنارشان می نشینی با قطره ای اشک پاسخت را می دهند...
گرچه مصادیق بسیار و طرح آن در این مجال نمی گنجد؛ اما امروز پدران ما در این عصر پر هیاهو با نگرش آسمانی، بسیاری از درس های عشق، انسانیت و فضیلت ها را با رفتارشان نه تنها برای ما بلکه برای تمام جامعه به آموزش گذاشته اند تا فرزندانشان که ادامه حیات آن هستند همچون آنان وظیفه الهی خود را در قبال فرزندان خود و آینده درست انجام دهند.
حضرت علی (ع) که ولادت بابرکتش بهانه این نوشتار شده خود یک پدر است و در تاریخ داریم فرزندانی بزرگوار برای بشریت را به جامعه انسانی تحویل داده هم در 'اندیشه' و هم در 'عمل'.
تربیت اخلاقی و معنوی، پرورش فکری و اعتقادی، بینش یابی و فرصت شناسی، تجربه آموزی و عبرت اندوزی چهار محور و موضوع مهمی است که امیر مومنان(ع) جزو وظایف و مسوولیت های پدران در تربیت و پرورش فرزندان خود مورد توجه قرار می دهد.
معاون فرهنگی ، آموزشی و پژوهشی اداره کل تبلیغات اسلامی گیلان در باره خصوصیات ویژگی های حضرت علی (ع) به خبرنگار ایرنا گفت: فضایل حضرت علی (ع) در همه زمینه ها به حدیست که زبان از گفتن آن قاصر است؛ اما یکی از ویژگی های امیر مومنان (ع) نقش پدرگونه ایشان همچون پیامبر برای امت بود.
حجت الاسلام سید حسین گلمیرزاده افزود: حضرت علی(ع) پس از پیامبر بزرگترین شخصیت اسلام است و در دعای ندبه هم می خوانیم که حضرت علی (ع) و پیامبر (ٌص) پدر این امتند.
وی بندگی و اطاعت از خداوند، عدالت ورزی، امانتداری، کمک به مستمندان و همیاری به مردم، پرهیز از تکبر و خودپسندی، تواضع و انفاق را از جمله ویژگی های حضرت علی (ع) خواند و گفت: امیرمومنان (ع) بهترین اسوه اخلاق برای همه مردم است.
وی با بیان این که حضرت علی(ع) در زندگی فردی همواره به عنوان یک پدر نمونه بوده است، اظهار کرد: در احادیث و قرآن تاکید بسیار شده که نقش پدران برای فرزندان همچون ریشه برای درختان است و هر کس که حضرت علی (ع) را الگو و اسوه قرار دهد، می تواند حق پدری خود را برای فرزندان ادا کند.
وی با اشاره به توطئه های دشمنان در انحراف به کشاندن جوانان و خانواده ها ، مسوولیت پدران در هدایت و آموزش فرزندان را بیش از گذشته با اهمیت دانست.
اما با این همه هر زمان که خسته از فراز و فرودهای زندگی، درماندگی وجودمان را فرا می گیرد، بهترین مکان و آغوش گرمی که به دور از هیاهو و مشکلات به آن پناه می بریم  و به آرامش می رسیم، خانه پدری و پدر و مادرمان هستند.
کلام آخر اینکه؛ پدر و مادر بهترین نعمت، دریای بیکران محبت بدون چشمداشت هستند که نباید با غرق شدن در روزمرگی های زندگی آنها را به فراموشی سپرد؛ چرا که فردا شاید دیرباشد و راهی برای جبران درصدی از فداکاری ها و از خودگذشتگی های آنها نباشد.
امروز 13رجب روز ولادت علی (ع) است و به احترام این روز پربرکت که به نام روز پدر نامگذاری شده بر دستان پدرانمان بویژه مادرانی که در عین وظیفه مادری ، نقش بزرگ پدری را هم دارند، بوسه می زنیم و خدا قوت می گویم

حضرت علی ( ع ) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف می باشد . خاندان هاشمی از لحاظ... فضائل اخلاقی و صفات عالیه انسانی در قبیله قریش و این طایفه در طوایف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت و بسیاری از فضایل دیگر اختصاص به بنی هاشم داشته است . یک از این فضیلتها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی ( ع ) موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و چنین گفت : خداوندا ! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت ، و به حق کودکی که در رحم من است ، تولد این کودک را بر من آسان فرما ! لحظه ای نگذشت که دیوار جنوب شرقی کعبه در برابر دیدگان عباس بن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافته شد . فاطمه وارد کعبه شد ، و دیوار به هم پیوست . فاطمه تا سه روز در شریفترین مکان گیتی مهمان خدا بود . و نوزاد خویش سه روز پس از سیزدهم رجب سی ام عام الفیل فاطمه را به دنیا آورد . دختر اسد از همان شکاف دیوار که دوباره گشوده شده بود بیرون آمد و گفت : پیامی از غیب شنیدم که نامش را علی بگذار .

دوران کودکی:

حضرت علی ( ع ) تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند می خواست ایشان به کمالات بیشتری نائل آید ، پیامبر اکرم ( ص ) وی را از بدو تولد تحت تربیت غیر مستقیم خود قرار داد . تا آنکه ، خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد . ابوطالب عموی پیامبر ، با چند فرزند با هزینه سنگین زندگی روبرو شد . رسول اکرم ( ص ) با مشورت عموی خود عباس توافق کردند که هر یک از آنان فرزندی از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشایشی در کار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پیامبر ( ص ) ، علی ( ع ) را به خانه خود بردند . به این طریق حضرت علی ( ع ) به طور کامل در کنار پیامبر قرار گرفت . علی ( ع ) آنچنان با پیامبر ( ص ) همراه بود ، حتی هرگاه پیامبر از شهر خارج می شد و به کوه و بیابان می رفت او را نیز همراه خود می برد . بعثت پیامبر ( ص ) و حضرت علی ( ع ) شکی نیست که سبقت در کارهای خیر نوعی امتیاز و فضیلت است . و خداوند در آیات بسیاری بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر یکدیگر دعوت فرموده است . از فضایل حضرت علی ( ع ) است که او نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبر ( ص ) باشند . ابن ابی الحدید در این باره می گوید : بدان که در میان اکابر و بزرگان و متکلمین گروه معتزله اختلافی نیست که علی بن ابیطالب نخستین فردی است که به اسلام ایمان آورده و پیامبر خدا را تایید کرده است .

امروز دلم گرفته. نمي‌دانم شايد بيشتر به خاطر كتابي بود كه حالم را دگرگون كرد. كتاب از كساني نوشته بود كه نمي‌شناختمشان، اما هر موقع كه اسمشان مي‌آمد، ضربان قلبم شديدتر مي‌شد و دلم هري مي‌ريخت. با اين حال كه نمي‌شناختمشان و اصلاً لحظه‌اي با آنها زندگي نكرده بودم، امّا... هر چه بودند، دوستشان داشتم.

نمي‌دانم براي چه دوستت داشتم. من تو را نمي‌شناسم و حتي نمي‌دانم اسمت چيست؟ قصه‌هاي زيادي شنيده بودم، اما تو قصه نبودي، تو را هر كه شنيد، گفت افسانه است، اما هر كه تو را به چشم خود ديد، گفت: ناممكن را به چشم ديدم. قهرمان قصه‌هايم همه درشت هيكل بودند و زيبا با اسباني سفيد، اما تو رازدار اين دنياي فاني، فقط يك قلب داشتي؛ قلبي به بزرگي دريا و به زلالي چشمه‌هاي جوشان.

مي‌داني! براي اين دوستت دارم كه بوي حسين مي‌دهي؛ ياد و خاطره‌ات بوي كربلا مي‌دهد و بوي عباس(ع).

حالا فهميدي براي چه دوستت دارم؟ به خاطر اينكه شهيدي!

می خواهم بنویسم که درختها روزی پیر می شوند؛ از ریشه می خشکند و تبرها تنه شان را خواهند برید. دیوارها سرانجام فرو خواهند ریخت و از خاطره ها محو خواهند شد. جاده ها تکه تکه خواهند شد و جویها و رودها خواهند خشکید.

می خواهم بنویسم ابرها در آسمان، درگذرند. در بیابان، بادها در سفرند. باران که می آید خیلی زود از نفس خواهد افتاد. برف که می بارد، به زودی آب می شود. سرما چند ماهی که می گذرد پَر می گیرد و تابستان، بالاخره تمام شدنی است.

می خواهم بنویسم من روزی فراموش می شوم، تو روزی از یاد می روی، و از ما سرانجام خاطره های حتی کوتاه، باقی نخواهد ماند. آدمها می آیند و می روند. قرنها به دنبال هم متولد می شوند و می میرند. دهه ها و سالها، به چاهِ تاریخ می افتند و ماهها و روزها به سرعت قطار، از جلو چشمهای زندگی، با بار خالی یا پُر، دور خواهند شد.

می خواهم بنویسم که بیایید بنشینیم و بنویسیم که از روز نخست تولد حضرت آدم (علیه السلام)، چه قدر انسان آمده اند و رفته اند. از انبوه مردها و زنهای آمده و در گذشته، چند تا اسم باقی است. راستی چند خاطره از آنها مانده؟ اگر مانده، از چه کسانی است؟

می خواهم باز هم بنویسم و بعد نتیجه بگیرم که: «او فراموش ناشدنی است. اسم او ماندنی و ماندگار است. او از یاد نمی رود، که به یاد می آید و در یاد می ماند.»

او چه کسی است؟

می خواهم بنویسم او «شهید» است. شهید ستاره است که تا آسمان هست، بدرخشد و به ما بنگرد. می خواهم بنویسم «شهید» هیچ وقت فراموش نمی شود، هیچ وقت از نام نمی افتد، و هیچ گاه از خاطره ها گم نمی شود.

شهید پرواز است، پرنده نیست. پرنده از یاد می رود؛ اما پرواز در ذهن می ماند؛ پرواز در خاطره ها باقی است.

می خواهم بنویسم جویبار روزی می خشکد. چشمه روزی تمام می شود. آبشار روزی به انتها می رسد؛ اما شهید مثل یک زمزمه است؛ زمزمه ای که در قُل قُل چشمه است، در شرشر آبشار، و در جوشش جویبار. این زمزمه، مثل خاطره ای است دل انگیز که در دفتر دلِ هستی، ماندگار خواهد بود.

می خواهم بنویسم تقویمها می آیند و برگ برگ می شوند و می گذرند؛ اما اسمِ شهید مثل روز جمعه، بر زبانها هر هفته در تکرار است. مثل روز عرفه، هر سال زنده می ماند، و مثل روز عاشورا، هر بار بزرگ تر و پربارتر می گردد. مثلِ نماز اول وقت، هر روز به یاد می آید و ما را به خدا پرواز می دهد.

می خواهم بنویسم که شهید یاد است، یادمان است. اسمِ شهید را تنها بر دیوارها و تابلوهای خیابانها و محله ها و کوچه ها یا در کتابها نمی نویسند. عکس شهید تنها زینت قابها نیست. اسم شهید در آسمان نوشته شده، عکس شهید در چشم دریاهاست، و در نگاه محرم پرنده ها و پروانه ها.

شهیدان، پیامبرانند، شهیدان امامانند. شهیدان عالمانند و عاشقان و بیدلان. من و تو کاش مثل شهید، تمام نشویم؛ کاش اگر شهید نیستیم، راهِ شهید باشیم! بوی شهید باشیم و خاطره و خویِ شهید.

بدترین چیز اینه که محبت مادرو با

“هان” و“چیه ؟”

جواب بدی ولی زنگ یه غریبه رو با

“جانم !”

 متاسفم برای بعضیا

سر بر شانه خدا بگذار

تا قصه عشقت را چنان زیبا بخواند

که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص در آیی

قصه عشق ^^انسان^^ بودن است